: منوی اصلی :
: درباره خودم :
: پیوندهای روزانه :
: لوگوی وبلاگ :
: لینک دوستان من :
: لوگوی دوستان من :
: آرشیو یادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
برای رفتن به چلات خیلی پافشاری می کردیم اما هر چه اصرار می کردیم انگار فایده ای نداشت . چون منطقه پر از مین بود و هنوز پاکسازی نشده بود . جزء مناطق دست نخورده زمان جنگ بود و هیچ کاروانی تا به حال از آنجا بازدید نکرده بود . ولی این لطف خدا و دعوتنامه ای که از طرف شهدا برایمان ارسال شده بود کار خودش را کرد و ما جزء اولین کاروان راهیان نور بودیم که لیاقت حضور در محفل گرم آنها را پیدا کردیم .
لباس به جامانده از شهدا در مقتل 20 تن از شهدای گمنام
ای شهیدان !
ما بعد از شما هیچ نکردیم!!!
لباس های خاکی تان را در میدان های مین و لابه لای سیم خاردارها رها کردیم،عهدمان را شکستیم و دعای عهد را فراموش کردیم،زمان ندبه و سمات را گم کردیم.
شربت های صلواتی را با نسیان بر زمین ریختیم و به عطش خندیدیم.
بر تصاویر نورانی تان روی دیوارهای شهر رنگ غفلت پاشیدیم و پوستر تبلیغاتی نصب کردیم.
تاول شیمیایی را از یاد بردیم و غیرت ها را به بهایی اندک فروختیم...
عشق را به بازی گرفتیم و از خونهایتان به راحتی گذشتیم...
اما باز هم امیدی هست!!!
آری ! تا ولایت هست هنوز امید داریم.
بر گزاری مراسم عزاداری در مقتل 20 تن از شهدای گمنام چلات
من به جستجوی شما آمدهام و شما را نیافتهام. زنجیر بند هوای نفس و اسیر دیدنیهای دنیا شدهام و دیگر شما را نمیشناسم. آنقدر غرق در دنیایم که یادم میرود، یاد شما حماسهسازان حماسه سرخ جبههها را.
نوشته شده توسط :