سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش زن در قیام عاشورا - طاووس بهشت

نقش زن در قیام عاشورا

شنبه 88 دی 5 ساعت 4:41 عصر

پس از واقعه تلخ عاشورا، رسالت سنگین بانوان کاروان حسینى آغاز گردید. آنان با وجود شرایط سخت جسمى و روحى، مى‏بایست از اندیشه و کلام و احساس یارى گرفته و با خطبه‏هاى پرشور خویش، مردمى که در عمق نادانى به سر مى‏بردند را از حقانیت راه امام حسین(علیه‏السلام) و مظلومیت ایشان آگاه سازند و به رهبرى زینب(علیهاالسلام)، به نشر معارف اسلام و رساندن پیام شهیدان بپردازند تا اسلام را از هدم و زوال نجات بخشند. این جاست که به هدف والاى امام حسین(علیه‏السلام) از همراه نمودن زنان و کودکان، با خویش پى مى‏بریم. شهید مطهرى مى‏فرمایند: «... ابا عبدالله(علیه‏السلام) اهل بیت خودش را حرکت مى‏دهد، براى این که در تاریخ رسالتى عظیم را انجام دهند. براى این که نقش مستقیمى در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، اما با قافله سالارى زینب، بدون آن که از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زینب(علیهاالسلام) تجلى مى‏کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.»

فعالیت‏ها و حماسه زن عاشورایى را پس از قیام، مى‏توان به دو بخش تقسیم نمود:

1- حماسه آفرینى زینب(علیهاالسلام)، در نهضت عاشورا

2- نقش و فعالیت سایر بانوان، در این نهضت‏

 حماسه آفرینى زینب (علیهاالسلام) در نهضت عاشورا

همان گونه که مى‏دانیم، حفظ و نگهدارى یک نهضت و انقلاب، از انجام آن مهمتر است. حضرت زینب (علیهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجرى، پیام رساى خویش را از دشت خونین کربلا براى مسلمانان ابلاغ نمود و آن را براى همیشه در تاریخ، زنده نگاه داشت.البته، حضور و نقش عظیم آن حضرت در نهضت کربلا، منحصر به بعد از قیام نیست، بلکه ایشان از ابتداى راه، حضورى فعال و تعیین کننده در انقلاب حسینى داشتند. همیارى حضرت زینب (علیهاالسلام) با امام حسین (علیه‏السلام) در انجام مسؤولیت‏ها را مى‏توان بزرگترین نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست. آن حضرت به عنوان امین امام، بخش وسیعى از مسؤولیت‏ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام (علیه‏السلام) فرصت و فراغ بیشترى براى آماده سازى قیام داشته باشد. اما اصلى‏ترین وظیفه حضرت زینب (علیهاالسلام)، بعد از ظهر عاشورا، متجلى مى‏شود. اگر نبود آن عالمه غیر معلمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین(علیه‏السلام) دستخوش تحریف مى‏گردید، بلکه اسلام نیز در معرض خطرى جدى قرار مى‏گرفت. تبلیغ پیام شهادت، سرپرستى قافله اسرا، پرستارى از امام سجاد(علیه‏السلام)، حفظ و حراست زنان و کودکان، و... مسؤولیت‏هاى سنگینى بود که آن حضرت پس از قیام عهده دار بود. سخنرانى حضرت زینب (علیهاالسلام)، در بارگاه ابن زیاد و یزید، آن چنان شورانگیز بود که ارکان حکومت اموى را به لرزه انداخت. سخنان پرشور او در تشریح اهداف انقلاب حسینى و بیان اوضاع اندوهبار روز عاشورا، دسیسه‏ها و جنایات رژیم را برملا نمود. روشنگرى‏هاى آن حضرت، توانست جامعه چشم و گوش بسته آن زمان را بیدار کند. پیامد تلاش‏هاى حضرت زینب(علیهاالسلام) انقراض حکومت اموى و جلوگیرى از اتلاف خون پاک شهداى کربلا، و در نتیجه، احیاى مجدد اسلام بود. آن حضرت در کوفه،2 شام 3 و مدینه 4، به افشاگرى بنى امیه اقدام نمود و چهره کریه‏شان را به مردم نشان داد؛ و این خود قیامى دیگر شد، براى براندازى دستگاه فاسد خلافت. خطابه‏هاى پرشور حضرت زینب (علیهاالسلام) هراسى عظیم در دل بنى امیه پدید آورد و به همین جهت، ایشان را به مصر تبعید نمودند؛5 اما غافل از این که این زن فصیحه بلیغه پیام شهادت را به مصر نیز خواهد برد، و سرانجام، این اسطوره صبر و ایثار در 15 رجب سال 62 هجرى، در تبعید، به ملکوت اعلى‏ پیوست.6 گر چه زینب(علیهاالسلام) اندکى بیش، پس از واقعه جانسوز کربلا زندگى نکرد، ولى در همین مدت اندک، کنگره‏هاى کاخ ستم را فرو پاشید، و پیام عاشوراى امام حسین(علیه‏السلام) را تا ابد ماندگار کرد.

 نقش سایر زنان پس از قیام‏

غیر از زینب(علیهاالسلام)، عده دیگرى از زنان نیز بودند که به رهبرى و مدیریت حضرت(علیهاالسلام)، کارهاى تبلیغى و فرهنگى بسیارى پس از حماسه عاشورا انجام دادند که تأثیر زیادى بر جامعه آن روز داشت و چه بسا اثرات آن تا به امروز ادامه دارد. نقش آفرینى زنان را پس از قیام عاشورا، از دو بعد عمل و گفتار، مى‏توان مورد بررسى قرار داد:

1- نقش عملى زنان پس از قیام عاشورا

بعد از به پایان رسیدن جنگ، زنان در عرصه عمل، نسبت به فاجعه‏اى که از سوى دستگاه غاصب یزید بر امام حسین(علیه‏السلام) و یارانش وارد شده بود را به شدت محکوم نمودند. و جالب این که اکثر این زنان، کسانى بودند که شوهرانشان در سپاه کوفه، بر علیه امام به مبارزه پرداخته بودند که در ذیل به چند نمونه از آن‏ها مى‏پردازیم.

- زنى از قبیله بنى بکر

بعد از ظهر عاشورا، زنى از قبیله بنى بکر که همسرش در لشکر عمر بن سعد بود، از وضعیت اسراء متأثر شده، شمشیر به دست مى‏گیرد و به سوى سپاه کوفه هجوم مى‏برد و به قوم خود مى‏گوید: «اى آل بکر! دختران رسول خدا را غارت کنند، در حالى که جز خدا پناهگاهى ندارند؛ براى خون‏هاى رسول خدا(صلى‏الله‏علیه‏وآله) قیام کنید.»

همسرش او را از آن کار منع کرد و به اردوگاه باز گرداند.

- زنان بنى اسد

پس از پایان جنگ، بدن‏هاى مطهر شهدا بر روى زمین تفتیده کربلا مانده بود، و هیچ کسى جرأت نداشت که براى دفن و کفن اجساد قدم بردارد؛ چرا که طبق دستور عمر سعد، مأمورى بر بدن‏ها گمارده شده بود. در این وضعیت، زنان قبیله بنى اسد که در نخلستان‏هاى نزدیک کربلا بودند، با بیل و وسایل دیگر، به سوى میدان هجوم بردند. مردان آن‏ها با دیدن حرکت شجاعانه زنان، به کمک آمدند و به کفن و دفن شهیدان پرداختند.

- ام عبدالله‏

او همسر «مالک بن نسیر» بود. شوهر او در روز عاشورا با شمشیر بر سر مبارک امام ضربتى زد و عرقچینى که بر سر امام بود، پاره شد و امام مجروح گردید. پس از جنگ، او عرقچین را به خانه آورد و به همسرش داد تا آن را بشوید. اما ام عبدالله گفت: «به غارت رفته پسر دختر پیغمبر(صلى‏الله‏علیه‏وآله) را به خانه آورده‏اى؟ آن را از پیش من ببر.»9

و این زن، بدین گونه اعتراض خویش را به عمل قبیح کوفیان و همسرش اعلام داشت.

- نوار همسر خولى‏

پس از آن که خولى بن یزید اصبحى سر مبارک امام را براى کسب جایزه به کوفه آورد، ابتدا آن را به خانه برد. همسرش در نهایت اعتراض، شوهرش را طرد و نسبت به او ابراز انزجار نمود. سپس به حیاط رفت و نزدیک سر مبارک امام تا صبح بیدار نشست. در کتب تاریخى، از مشاهدات وى در این شب، نسبت به حضور فرشتگان براى تکریم و تقدیس سر مبارک امام مطالبى آمده است.

- زنان آل ابى سفیان‏

سخنرانى‏ها و خطابه‏هاى پر شور حضرت زینب(علیهاالسلام)، در مجلس ابن زیاد و یزید، موجب گردید که زنان آل ابى سفیان از این واقعه متأثر شده، مراسم نوحه سرایى و گریه و شیون براى امام حسین(علیه‏السلام) و یارانش بر پا دارند.و بدین ترتیب، انزجار و اعتراض خویش را نسبت به عمل مردان ناجوانمرد خود اعلام دارند.

- هند همسر یزید بن معاویه‏

پس از افشاگرى زینب کبرى(علیهاالسلام)، هند که از واقعه تلخ عاشورا سخت متأثر و ناراحت شده بود، به همسرش در مورد به شهادت رساندن امام حسین(علیه‏السلام) اعتراض نمود و گفت: «اى یزید! آیا تو دستور داده‏اى سر حسین فرزند رسول خدا را از تن جدا کنند و بالاى نیزه برند؟ آیا تو فرزند فاطمه را کشتى؟» یزید مضطرب شد و براى گریز از کارى که کرده بود، گفت: «... خدا بکشد ابن زیاد را که او را کشت، من به کشتن او راضى نبودم.»نکته قابل تأمل در این مطلب، انزجار هند، همسر یزید، از حرکت شوم همسرش مى‏باشد که با این اعتراض، ضربه سختى بر حکومت شوهر خود وارد کرد. این‏ها نمونه‏هایى از واکنش زنان کوفه و شام به عملکرد مردانشان بود. اما بانوان دیگرى هم با کردار خویش، در جبهه‏اى تبلیغى به مبارزه علیه آل ابى سفیان پرداختند. ایشان از همراهان و پیروان امام حسین(علیه‏السلام) بودند، که با اقدامات هوشیارانه، اعتراض خویش را بیان نمودند.

- رباب همسر امام حسین(علیه‏السلام)

رباب همسر امام حسین(علیه‏السلام)، دختر «امرء القیس بن عدى بن اوس» بود. او در کربلا حضور داشت و شاهد شهادت همسر و فرزند شیر خواره‏اش على اصغر بود. وى پس از کربلا و اسارت، در مدینه ساکن شد.در برخى روایات آمده است که در بازگشت اسرا به مدینه، رباب دستور داد تا سقف خانه‏اش را بردارند و خود و دخترش سکینه، در خانه بى سقف روزگار گذراندند. چون به او گفته مى‏شد که از زیر آفتاب سوزان برخیز. با گریه و شیون مى‏گفت: من با چشمان خود حسین(علیه‏السلام) را دیدم که گرمى آفتاب، بدن او را مى‏گداخت.و این خود نوعى مبارزه و قیام علیه ستم یزید و عمّالش بود. رباب با این حرکت، به تحریک احساسات و عواطف مردم پرداخت، تا زمینه را براى قیام‏هاى دیگر مردمى فراهم سازد.

- زنان مدینه و بنى هاشم

بعد از واقعه کربلا، زنان مدینه، بر سر قبر رسول خدا(صلى‏الله‏علیه‏وآله) رفتند و مراسم عزادارى برپا نمودند.آنان بدون هیچ هراسى از دستگاه حاکمه، با شور و شعور، دست به اقدامى مهم زدند. آنان با رفتن بر سر قبر پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏وآله)، با زیرکى و تیزبینى، به همه نشان دادند که این فرزند رسول خداست که به شهادت رسیده است. و پس از آن تا یک سال، روز و شب، در مدینه نوحه سرایى مى‏کردند.امام صادق (علیه‏السلام) نیز در این زمینه مى‏فرمایند: پس از واقعه کربلا، هیچ زن هاشمى، سرمه به چشم نکشید و خضاب نکرد. دودى نیز از خانه بنى هاشم برنخاست تا پنج سال که عبیدالله بن زیاد کشته شد.»17 و این نشانگر نقش اساسى و مهم زنان در حفظ و تداوم نهضت حسینى بود. اینان با عزادارى‏هاى پى در پى، در حقیقت، به مبارزه علیه حکومت بیدادگر یزید برخاستند و با حرکت‏هاى مثبت که در نهایت لطافت و ظرافت انجام مى‏شد، در اذهان تأثیر به سزایى گذاشتند. زنان انصار نیز به همراهى زنان بنى هاشم، زمینه را براى شروع مبارزاتى نو بر ضد دستگاه بنى امیه فراهم ساختند، و با شعور دینى و سیاسى خویش، گامى بلند در احیاى نهضت عاشورا برداشتند.

2- نقش سخنرانى و خطابه‏هاى زنان پس از قیام‏

علاوه بر اقداماتى که زنان در عرصه عمل انجام دادند، خطابه‏ها و سخنرانى‏هاى بانوان هاشمى را مى‏توان مهمترین عامل براى روشنگرى مردم و براندازى حکومت یزید دانست؛ چرا که اگر نبود این افشاگرى‏ها، جامعه خفته آن روز متحول نمى‏گردید و نداى حق‏طلبى و ستیز علیه ستم، بلند نمى‏شد.

همان گونه که گذشت، امام سجاد (علیه‏السلام) و زینب کبرى (علیهاالسلام) بزرگترین نقش را در این زمینه ایفا کردند. آن‏ها با اخطارها، هشدارها و بیدار باش‏ها، ضربه سنگینى بر آل امیه وارد نمودند. اما دیگر زنان هاشمى نیز که در نهایت فصاحت و بلاغت بودند، نقش مهمى در خنثى‏سازى تبلیغات مسموم اموى داشتند. زنانى چون ام کلثوم و فاطمه صغرى دختر20 امام حسین(علیه‏السلام) و... . نکته قابل ذکر این که طبق آمار تاریخى، 21 زن در روز عاشورا، از سپاه و کاروان امام حسین به اسارت درآمدند، که از این عده 6 نفر غیر هاشمى و بقیه، زنان بنى هاشم بودند.اسارت این بانوان اگر چه اجبارى و ناخواسته بود، ولى آن‏ها را در موقعیتى قرار داد که توانستند پیام خود را به گوش مردم برسانند. آنان هر جا رسیدند، از فرصت‏ها سود جسته، وقایع کربلا را بازگو کردند. خطبه‏هاى پرنفوذ این بانوان بزرگوار، که مصداق نیکوى امر به معروف و نهى از منکر است، چنان تأثیرى بر اذهان خفته مردم گذاشت که زمینه ساز تحولاتى عظیم و قیام‏هایى چون قیام توابین و قیام مختار گردید. علاوه بر آن، این سخنرانى‏ها و روشنگرى‏ها، دستاوردهاى مهم دیگرى نیز داشت که رسوا ساختن دستگاه حاکم، دادن روح مقاومت و ایستادگى به مردم، ایجاد وحدت و یکدلى در بین مردم جهت مبارزه و قیام، بیدارى افکار و اندیشه‏ها، تهیه عوامل سقوط رژیم، توسعه معارف اسلامى، ایجاد ارزش‏هاى اخلاقى جدید و... از جمله این دستاوردهاست. تأمل درباره شخصیت و موقعیت هر یک از این زنان، مى‏تواند عظمت و بزرگى اقدامات شایسته آنان را جلوه‏گر نماید و درسى باشد براى زنان در عصرهاى مختلف، براى وصول به اهداف عالیه اسلام.


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]